خبرگزاری ورزش والیبال : چند روز پیش مصاحبه ای از طرف آقای واحدی چاپ شد با این عنوان که برنامه ریزی لیگ دسته یک والیبال به ضرر برخی تیم ها است،در این مصاحبه آقای واحدی از برگزاری بعضی از بازیها در زمانهای مختلف بدون اینکه کارشناسی شده باشد انتقاد کردند و مثالی که آوردند بازی در ملکان و بعد از آن بازی در گنبد و باز سفر به همان منطقه ای که ملکان قرار دارد یعنی بازی با ارومیه بود که این 3 بازی در یک هفته انجام شد و حتی نتوانستند تیم خود را به خوبی ریکاوری کنند و حتی درخواست دادند که بازی با ملکان و ارومیه در فاصله 48 ساعت برگزار شود که مورد موافقت قرار نگرفت.

خبرگزاری ورزش والیبال : چند روز پیش مصاحبه ای از طرف آقای واحدی چاپ شد با این عنوان که برنامه ریزی لیگ دسته یک والیبال به ضرر برخی تیم ها است.در این مصاحبه آقای واحدی از برگزاری بعضی از بازیها در زمانهای مختلف بدون اینکه کارشناسی شده باشد انتقاد کردند و مثالی که آوردند بازی در ملکان و بعد از آن بازی در گنبد و باز سفر به همان منطقه ای که ملکان قرار دارد یعنی بازی با ارومیه بود که این 3 بازی در یک هفته انجام شد و حتی نتوانستند تیم خود را به خوبی ریکاوری کنند و حتی درخواست دادند که بازی با ملکان و ارومیه در فاصله 48 ساعت برگزار شود که مورد موافقت قرار نگرفت.
ایشان حتی دغدغه بازی برگشت در مقابل تیمهای جنوبی را با همین منوال دارند که باید در فاصله یک هفته 3 بازی انجام دهند.(جنوب گنبد جنوب)
واحدی در خصوص سفر تیم با هواپیما و قطار نیز اظهار داشت: اولا شهر گنبدکاووس فاقد فرودگاه و نیز راه آهن است و اگر هم اینها را داشته باشیم با توجه به قیمت بسیار بالای بلیط توان مالی تیم اجازه سفر هوایی را نمی دهد.
اما چه کسی مسئول این بی برنامه ریزیها و فشار بیش از اندازه به والیبالیستها و والیبالدوستان گنبدی میباشد و چرا باید فقط بیاییم و مصاحبه کنیم که فدراسیون والیبال بی برنامه است و چه چیزی باعث شده که برای این مشکلات نتوانیم به خوبی راه حل پیدا کنیم؟
و اما انتقادی که نمیدانیم از کی باید بکنیم این است که چرا فدراسیون برای شهرهای تبریز و مخصوصا ارومیه ( آذریها ) و حتی برای بقیه شهرها احترامی قائل میشوند که برای شهر گنبد و ترکمنان ما قائل نمیشوند؟
چرا تیم زاهدان در هفته اول لیگ برتر والیبال در ارومیه بازی داشت و در هفته دوم  که باید میزبان تبریزیها میشد به زاهدان برنگشت و یک قدم آن طرفتر از ارومیه یعنی در تبریز بازی هفته دوم خود را برگزار کرد؟
و چرا در هفته هفتم لیگ برتر والیبال قرار بود بازی دو تیم شهرداری ارومیه و سایپای کرج روز یک شنبه در کرج برگزار شود که تیم سایپا به دلیل برگزاری مسابقات لیگ برتر کشتی در سالن انقلاب کرج قادر به میزبانی از تیم ارومیه نشد و فدراسیون والیبال کشور این بازی را در ارومیه برگزار کرد؟
چرا بازی تیم فولاد گنبد و مقاومت ارومیه که در ارومیه برگزار شده بود در سالنی برگزار شد که بعد از آن آمل و ارومیه در لیگ برتر بازی داشتند؟ (ساعت 14 بازی لیگ دسته یک مقاومت ارومیه با فولاد گنبد و ساعت 16 بازی لیگ برتر بین تیمهای کاله آمل و شهرداری ارومیه در همان سالن برگزار شد)
و چرا بنا به گفته های آقای درخشنده ( رییس کمیته رویدادهای بین المللی فدراسیون والیبال ) شهر ارومیه با داشتن درخشان ترین پیشینه در میزبانی مسابقات بین المللی، تنها شهری است که می تواند به همراه تهران میزبانی رقابتهای لیگ جهانی ۲۰۱۴ والیبال را برگزار کند.
و چرا اولین لژیونر از این شهر معرفی میشود؟  ( کیارش ملکی ) و بلد نیستیم به این آقایان یاداوری کنیم که اولین لژیونر ایرانی شاغل در لیگهای سایر کشورها آقای حبیب کوزه لی از شهر گنبد کاووس بودند نه کس دیگر؟
و چرا با دادن این همه شعارهای نژادپرستانه باز هم از تماشاگران این شهر تقدیر و تشکر میشود و حتی به خاطر حضور سعید معروف فدراسیون والیبال جهانی کتابی چاپ کرده که در آن ارومیه را شهر عشاق والیبال معرفی کرده؟
چرا فرهاد قائمی را به عنوان بهترین دریافت کننده جهان به صدا و سیما دعوت نمیکنند و با او به گونه ای برخورد میشود که انگار بازیکن معمولی است و به جای او سعید معروف را که دوران آخر والیبالی خود را در تیم ملی میگذراند مرتب در هر برنامه ای دعوت میکنند و با او مصاحبه میکنند.؟
و چرا تیمهای پایه این شهرهای آذری زبان به کرات میتوانند از بازیکنان صغرسنی در لیگ نوجوانان و جوانان و حتی امیدها در لیگ ایران استفاده کنند، اما برای بازیکنان دیگر شهرها مو را از ماست میکشند و در برابر مدارک ارائه شده باز هم جلوی پای بازیکنان گنبدی و گلستانی و یا هر شهر دیگری سنگ می اندازند؟
و چرا در صورتی که دو تیم الف و ب را میتوانستید به مسابقات والیبال ساحلی آسیایی قزاقستان اعزام کنید، تیم الف یا همان تیم شهرداری ارومیه که متشکل از پرویز فرخی و آق محمد سلاق بود را به دلایل واهی اعزام نکردید؟
و چرا به با وجود اینکه میتوانستیم دو تیم به مسابقات والیبال نشسته لیگ باشگاههای آسیایی چین اعزام کنید فقط تیم والیبال نشسته ثامن‌الحجج  سبزوار را اعزام کردید؟
و اگر خوب به این همه چرایی که گفته شد دقت کنیم متوجه میشویم که تا الان نتوانستیم تعامل خوبی با فدراسیون داشته باشیم و افراد ضعیفی روابط عمومی ورزش والیبال شهرمان را به عهده گرفته اند و یا بهتر بگوییم که نتوانسته اند به عهده بگیرند.
با بزرگ کردن بعضی از آدمهایی که سررشته ای از درون والیبال گنبد ندارند و معرفی کردن افراد بی نفوذی به فدراسیون والیبال به عنوان مسئول روابط عمومی والیبال گنبد کاووس، عملا داریم به پیشینه والیبال شهرمان خیانت میکنیم.
حتما به علت سهل انگاری مسئولینمون تا به حال نتوانسته ایم والیبال گنبد را به خوبی به ایران و حتی به جهان نشان دهیم و نبودن کارشناسان خبره و بانفوذ عامل این همه تحقیر است.
اگر کارشناس و یا والیبالدوست و والیبالیست با نفوذ خوبی در شهرمان داشتیم، ارومیه و یا هیچ شهر دیگری به خود اجازه نمیداد خود را پایتخت والیبال ایران و شهر عشاق والیبال معرفی کند و مشکلات دیگرمان نیز از بابت میزبانیهای لیگ جهانی، معرفی اولین لژیونر و حتی بازیهای تیمهای شهرمان با برنامه ریزی دقیقتر و کارشناسی شده صورت میگرفت و اینقدر گله نمیکردیم که چرا باید در طول یک هفته، دو بار به آذربایجان و در دور برگشت نیز دو بار به جنوب کشور سفر کنیم.
اگر والیبال گنبد و فدراسیون همچون ارومیه در تعامل با یکدیگر بودند حتما برنامه ای میریختند که فولاد گنبد نیز همچون ارومیه بتواند در یک روز مشترک و قبل از بازی تیم لیگ برتری خود یعنی  جواهری گنبد بازی کند تا بتواند از تماشاگران خود به نحو احسن استفاده کند.
کاش حالا که مدافعان خوبی در شهرمان نداریم و پیشکسوتان عزیزمان هم یکی یکی دارند از صحنه ورزشی محو میشوند، حد اقل در شهرمان یک سایت تخصصی در مورد ورزش والیبال داشتیم تا بتوانیم از حقوق خود دفاع کنیم.
آقایان یک فکر اساسی تری در مورد روابطمون با فدراسیون والیبال بکنید که اگر اینگونه نشود باور کنید سرنوشت والیبال گنبد روزی به سرنوشت والیبال بندر ترکمن و آق قلا دچار خواهد شد و آن موقع است که والیبال گنبد و استان گلستان به کلی محو شود.

با تشکر: حامد دایی
مدیر سایت بامپوش گنبد

http://bampoosh.ir/post/695