خبرگزاری ورزش والیبال : پشت خط زن جوان والیبال ایران از مشکلان شهرت، گلایه از بازار شایعات، توصیه های حسین معدنی و نخل کشی در ایام محرم سخن گفت.
به گزارش خبرگزاری ورزش والیبال ایسنا، در مسابقات قهرمانی آسیا 2011 والیبال نقش آفرینی یک جوان تازه وارد در تیم ملی توجه بسیاری از علاقه مندان را بخود جلب کرد. امیر غفور با درخشش در آن مسابقات جای خود را در ترکیب اصلی تیم ملی تثبیت کرد. او پای ثابت همه افتخارات والیبال ایران در سال های اخیر بوده است. اگر چه شهرت برایش فرصت ها و تهدیدهای زیادی بوجود آورده اما حالا امیر غفور با کوله باری از تجربه به افق های بلندتری در والیبال می اندیشد.
خبرگزاری ورزش والیبال : پشت خط زن جوان والیبال ایران از مشکلان شهرت، گلایه از بازار شایعات، توصیه های حسین معدنی و نخل کشی در ایام محرم سخن گفت.
به گزارش خبرگزاری ورزش والیبال ایسنا، در مسابقات قهرمانی آسیا 2011 والیبال نقش آفرینی یک جوان تازه وارد در تیم ملی توجه بسیاری از علاقه مندان را بخود جلب کرد. امیر غفور با درخشش در آن مسابقات جای خود را در ترکیب اصلی تیم ملی تثبیت کرد. او پای ثابت همه افتخارات والیبال ایران در سال های اخیر بوده است. اگر چه شهرت برایش فرصت ها و تهدیدهای زیادی بوجود آورده اما حالا امیر غفور با کوله باری از تجربه به افق های بلندتری در والیبال می اندیشد.
*آیا ولاسکو گفته بود که حد والیبال ایران از نهمی لیگ جهانی بالاتر نمی رود؟
این نقل قول را که ولاسکو گفته "آخر والیبال ایران همان است" را نمی دانم از کجا آوردند. من هیچ گاه چنین حرفی از او نشنیدم. اتفاقا در یک جلسه خصوصی که با او داشتیم گفت: " می دانم که بدون من هم موفق می شوید و پیشرفت ها را ادامه می دهید." اصلا ولاسکو حرف دیگری نزد. این ها شیطنت هایی است که ایجاد کرده اند. ولاسکو گفت "من زمانی خوشحال می شوم که شما در عرصه جهان موفق شوید. خودم هم در سایت فدرسیون جهانی مصاحبه کردم که بگویم هنوز هم هیچ مشکلی بین ولاسکو و بازیکنان والیبال نیست. حتی ولاسکو به خاطر ایران، آمریکا را در لیگ جهانی شکست داد."
سودی که تیم ایران از بازی آرژانتین و لاسکو برد امروز مشهود است. او برای تماشای بازی های ایران به سالن می آمد. رابطه خیلی خوبی بین او و بازیکنان وجود داشت و همچنان دارد.
قطعا ولاسکو چیزهای دیگری برای والیبال ایران داشت. اگر می ماند می توانستیم باز هم از او بیاموزیم. می دانم که اگر ولاسکو بود و با او کار می کردیم باز هم پیشرفت می کردیم. بعد از بازی با آرژانتین با هم حرف زدیم و گفتم دوستش داریم. معمولا همه مربیانم من را دوست داشتند و رابطه خوبی با آن ها داشتیم. همیشه هم رابطه من و مربیانم بعد از همکاری با هم بهتر می شد. مثلا ست کوویچ (مربی سابق تیم والیبال جوانان) در اینچئون هر شب پیش من بود. ولاسکو هم در لهستان پیش ما بود.
*شما پیروزی مقتدرانه ای برابر آرژانتین و شاگردان جدید ولاسکو داشتید؟
ما خیلی ولاسکو را دوست داشتیم , ناراحت شدیم که او از میان ما رفت. ما با هم تلاش کرده بودیم و نباید نیمه راه جدا می شدیم. خودش هم گفت رفتارش حرفه ای نیست اما به دلیل علاقه به کشورش از ایران رفت. آخرین آرزویش این بود که سرمربی آرژانتین شود. اما ولاسکو بین یک دوراهی مانده بود. از همان زمانی که او از ایران رفت بازیکنان ایران منتظر بازی با آرژانتین بودند. ما در مسابقات جهانی مقابل آرژانتین آنقدر خوب بازی کردیم که اصلا اجازه ندادیم شاگردان ولاسکو والیبال بازی کنند. نشان دادیم که همه چیز والیبال ایران ولاسکو نبوده است. ولاسکو مربی بسیار بزرگی است. از تک تک بازیکنان ایران هم اطلاعات کافی و ریز دارد اما وقتی مهره موثر ندارد چه کار می تواند انجام دهد؟ او بعد از بازی با ایران گفت که مطمئن باشید بازی بعدی با ایران اینقدر یکطرفه نخواهد بود. نگفت می بریم اما گفت بازی قشنگی می شود.
* آیا به آرزوهای خود در والیبال رسیده ای؟
روزی حد آرزویم این بود که لژیونر شوم. دوست داشتم بهتریم بازیکن جهان شوم. اصلا زمانی که والیبال را شروع نکرده بودم، هدفم این بود که بهترین بازیکن جهان شوم. بازی های فوتبال جام جهانی 1998 را می دیدیم و دوست داشتم مثل آن ها بهترین بازیکن ایران شوم و مردم دوستم داشته باشند. تمام این ها را تصویر سازی می کردم. حتی به پدرم گفتم که می روم و پروجای ایتالیا بازی می کنم. هدف ما این بود که در لیگ جهانی هم مدال بگیریم. برخی گفتند که قناعت کردیم. اما معتقدم قدری در بازی آخر به مشکل خوردیم و گرنه این آرزو محقق می شد.
هدف معمولا بالاترین چیز است. هدف من قطعا قهرمانی المپیک است البته شاید هم به آن نرسیم. وقتی تا شش تیم دنیا می رسیم چرا اول نشویم. هدف ما الان پنجمی جهان نیست. برای نمره 20 بخوانی 18 را می گیری. اگر هدف ما قهرمانی المپیک باشد و برای آن تلاش کنیم، شاید سکو را بگیریم. بالاترین هدف ما برای تیم ملی بالاترین جایگاه است. تمام توان خود را هم خرج می کنیم.
*به نظر می رسد گاهی والیبالیست های ایران حریفان خود را دست کم می گیرند؟
ما در چند بازی حریفان خود را دست کم گرفتیم و ضربه خوردیم. هر زمان فکر کنیم بازی سختی نداریم به مشکل می خوریم. زیرا با 100 درصد توان بازی نمی کنیم. در قهرمانی جهان بازی آلمان و فرانسه را دیدیم و فکر کردیم حریف سختی نیستند. البته قدری خسته بودیم اما بیشتر به ذهنیت خود باختیم. در انتخابی المپیک هم توقع خوب بازی کردن از استرالیا را نداشتیم و شکست خوردیم و به المپیک نرفتیم. در بازی های جام جهانی صربستان و لهستان و آرژانتین و کله گنده های والیبال را بردیم اما به چین باختیم. برای اینکه حس می کردیم با تیم خوبی بازی نداریم. در مسابقات جهانی هم به ذهنیت خود باختیم. این موضوع کار دست ما می دهد و باید آن را مدیریت کنیم.
*آیا حاشیه های رسانه های زرد کیفیت کار والیبالیست ها را پایین آورده است؟
قطعا این حاشیه ها کیفیت کار را پایین می آورد. اگر صرفا همه ذهنیت شما والیبال باشد خیلی راحت تر هستید تا زمانی که فکرتان از ورزش منحرف می شود. گاهی می بینم رسانه ها از طرف من مطلب دروغ می نویسند. حرف بدی هم نمی زنند. اما چرا باید حرف هایی را که نزدم از طرف من بنویسند. شاید یکبار خوب می نویسند و بار دیگر بد بنویسند.
یکبار پدر خانواده گفت چه کسی رفته سر جیب من. 10 هزار تومان اضافه شده است اما دستی که 10 تومان در جیب می گذارد ممکن است 100 هزار تومان از آن بردارد. من ناراحت شدم و می خواستم از این رسانه ها شکایت کنم. من معمولا ترجیم می دهم با رسانه نوشتاری مصاحبه نکنم زیرا معمولا برداشت خود را می نویسند. حرفی که زدم، با چه لحنی زدم و در چه موقعیتی گفتم خیلی مهم است. ترجیح می دهم دوربین باشد و احساس و لحن حرف زدنم مشخص باشد تا حاشیه ای پدید نیاید و یا اینکه با چند خبرنگار نوشتاری که می شناسم و مورد اطمینانم هستند حرف بزنم.
*می گویند وضع اقتصادی والیبالیست ها خیلی خوب است و پاداش های خوبی از وزارت ورزش تا شهرداری های شهرتان گرفته اید؟
من هیچ چیزی از کاشان نگرفته ام. چرا، فرماندار شهر یک تابلو داد نماینده مجلس هم یک جعبه شیرنی آورد! شهردار را هم هنوز ندیده ام. گاهی هم هدیه ها متفاوت است. شنیدم به فرهاد قائمی در گنبد اسب داده اند. اما اکثر بازیکنان هدیه زیادی نگرفته اند. آنچه فرماندار و شهردار باید می دادند را لااقل من ندیدم اما من انتظار دارم. بله، درست است که همه ما برای ایران مبارزه می کنیم اما در خود ایران امیر غفور که مبارزه می کند، بچه کاشان است. اسم کاشان هم در تیم ملی هست. اگر من می روم و اسم کاشان هست باید مسئولان شهر هم به فکر باشند. مردم شهرم واقعا به من لطف دارند. من خانه می رسم و چهار روز استراحت داریم. همین طور آدم می آید و می رود و حسابی تحویلم می گیرند. اما از مسئولانی که باید کاری انجام دهند، ناراحت می شوم. ما برای لیگ جهانی و جام جهانی و بازی های آسیایی هیچ پاداشی نگرفتیم. قول هایی دادند اما ...
از تبعیض با فوتبال ناراحت هستیم. نمی خواستم که اسم فوتبال را بیاورم. اما وقتی یک تیم می بازد و پاداش می گیرد ما می بریم و کسی به روی خودش نمی آورد چه معنی دارد؟ انگار برد و باخت والیبال تکراری شده است. ناخودآگاه این تفاوت ها تاثیر گذار است. با همه این ها بازیکنان والیبال برای پول بازی نمی کنند.
*برخی از والیبالیست ها خواستار حضور رئیس جمهور در سالن و تماشای مسابقات بودند
راستش من ناراحت شدم. همه والیبالیست ها ناراحت هستند و اگر کسی بگوید ناراحت نیستم دروغ گفته است. نمی خواهم حالا زیاد گلایه کنم. اما عکس رئیس جمهور را در حال تماشای بازی تیم ملی فوتبال دیدیم در صورتی که چنین شرایطی برای والیبال نبود. اما یکسری قول ها دادند که هنوز محقق نشده است و ما هم مجبوریم تا سال آینده صبر می کنیم.
*به غیر از والیبال درگیر فعالیت های اجتماعی یا تفریح دیگر هستی و اخبار را می خوانید؟
برای تفریح معمولا با والیبالیست ها صحبت می کنیم. به کار خاصی نمی رسیم. ما وقت نداریم خانواده خود را ببینیم چه برسد به فعالیت های دیگر. اما دوست دارم فعالیت های اجتماعی بیشتر داشته باشم. زیاد اخبار را نمی خوانم.
در ایام محرم به هیات صدره و سرفره کاشان می روم. در کاشان نخل می کشند و من هم به آن اعتقاد دارم. خیلی هم حاجت می دهد. شب عاشورا و تاسوعا دوره اش است. ظهر عاشورا هم به بازار می رود. شب دوره مراسمی دارند که هیات ها به مسجد های دیگر می روند و سینه زنی می کنند. ظهر عاشورا هم با نخل به بازار کاشان و کاروانسرا می روند.
*در اینچئون رابطه شما با سایر ورزشکاران چگونه بود و آیا پیگیر نتایج دیگر تیم ها بودید؟
پیگیر همه نتایج بازی ها بودم. بسکتبالی ها طبقه بالای ساختمان ما در بازی های آسیایی بودند. با آن ها رفت و آمد داشتیم. خیلی هم از اینکه قهرمان نشدند، ناراحت شدیم. ما خیلی با هم رفیق هستیم. آن اتفاقی که چهار سال قبل برای والیبال در گوانگجو افتاد حالا برای بسکتبال افتاد و قهرمان نشد. بازی های آسیایی جای اشتباه ندارد و چهار سال طول می کشد تا فرصت دوباره ای پدید آید. خود من هر روز بازی ها را چک می کردم. خیلی مهم است که رتبه ایران در آسیا چندم است. همه ما ورزشکار و سرباز ایران هستیم. اسم ایران در تابلو موفقیت ها نوشته می شود. قطعا هرکسی طلا میگرفت خوشحال می شدیم. نقره گرفت هم ناراحت شدیم که چرا به حقش نرسید. به ویژه بسکتبال ایران که لیاقت و شایستگی طلا داشت. اشتباه است که والیبال را با بسکتبال مقایسه کنند. خود ما همدیگر را درک می کنیم. بسکتبالی ها ما را دوست دارند و ما هم آن ها را دوست داریم و باید هر دو رشته پیشرفت کنند.
مشکل این است که فکر می کنیم باید یک رشته دیگر پایین بیاید تا ما بالا برویم. اصلا چنین چیزی نیست. اما گاهی برخی افراد نمی توانند موفقیت های شما را ببیند. همه بازیکنان ایران آمدند و تلاش کردند. قبل از بازی فینال داشتیم فینال بسکتبال ایران را دنبال می کردیم. در جریان بازی هم در تایم اوت نتیجه بسکتبال را می پرسیدیم. می خواهم بگویم که اینقدر نتیجه بازی دوستان برای ما مهم است. به نظرم این روزها نباید والیبال را با هیچ رشته ای مقایسه کنند.
*بعد از سال ها در اینچئون بستر حضور خانواده والیبالیست ها در سالن فراهم شد
همیشه مادرم می گوید که می خواهد بازی های من را در تیم ملی از نزدیک ببیند اما شرمنده او می شوم. کاش این مشکل حضور بانوان هم در سالن های والیبال حل شود. مشکلی اصلا وجود ندارد. در ایران حقوق زن و مرد برابر است پس چرا نباید خانم ها و مادران ما بتوانند بازی های تیم ملی را از نزدیک ببینند. شاید در گذشته برخی خانم ها رفتاری کردند که در سال های گذشته حساسیت هایی بوجود آمد. 6 هزار نفر تماشاگر خانم آمدند و شاید 6 نفر از آن ها رفتار خلاف عرف انجام دادند اما باید طوری این فضا مدیریت شود که به قول معروف به خاطر یک نفر درب مسجد بسته نشود.
*برنامه ریزی چقدر در موفقیت های والیبال تاثیر داشت؟
همه قبول داریم که والیبال یک شبه به موفقیت نرسید. من زمان یزدانی خرم در والیبال نبودم اما شنیدم که او هم خیلی از بسترها را فراهم کرد. داورزنی هم فضا را تکمیل کرد. مدیریت و فضای فدراسیون والیبال واقعا خوب است. هدف گذاری ها برای والیبال ایران از ابتدا معلوم بود. داورزنی در دفتر خودش یک تابلو زده بود و هدف گذاری ها را نوشته بود. ورود به لیگ جهانی و قرار گرفتن بین 10 تیم برتر جهان. وورود به المپیک و قهرمانی آسیا و .. که ما به همه این اهداف به غیر از المپیک رسیدیم. متاسفانه با اختلاف یک ست از المپیک بازماندیم. از همان زمان که داورزنی آمد، گفتند ما می توانیم اگر بخواهیم. الان اهداف او و فدراسیون ما بسیار بالاتر است. در همین راستا هم مدیریت کارها خیلی خوب پیش رفت. داورزنی واقعا مدیر خوبی است. بانک سامان با برنامه او خیلی خوب از والیبال حمایت می کند و تبلیغ بسیار خوبی هم از سوی والیبال می گیرد. در سال های گذشته مشکلاتی برای سفرهای خارجی و گرفتن ویزا بود اما حال همه این مشکلات حل شده است.
*آیا به شغل یا ورزش دیگری به جز والیبال فکر کرده ای؟
نمی دانم. اگر شما مجبور باشی هر کاری را انجام می دهی. من از 13 سالگی والیبال را شروع کردم و از 16 سالگی به تیم ملی رفتم. همه ابتدا می خواهند خلبان شوند اما من از پرواز می ترسم. ما در دوران مدرسه فوتبال بازی می کردیم، می خواستند برای تیم منطقه و استانی از ما تست بگیرند. احسان حاج صفی بچه محل ما در کاشان بود. او آمد به من حال بدهد که انتخاب شوم. آمد و همه را دریبل کرد و دروازه بان را هم دریبل کرد و پاس داد به من تا گل بزنم و انتخاب شوم اما من اوت زدم. این هم فوتبال بازی کردن من بود!
*تو والیبال را در شهر کاشان و از باشگاه باریج اسانس شروع کردی و به این تیم وفادار بودی تا اینکه منحل شد
اگر باریج اسانس همچنان در لیگ برتر تیم داشت، هرگز از کاشان بیرون نمی آمدم. اما یکسری اتفاق ها افتاد. سال قبل بیشتر از بودجه تعیین شده هزینه کردند. خودم در کل سال درگیر این موضوع بودم. تیم شهرم را دوست داشتم و مردم هم خیلی طرفدار این تیم بودند. اما وقتی تیم ندادند مجبور شدم بروم و در تیم دیگری بازی کنم. سعی کردم رایزنی کنم که تیم در شهر بماند. با نماینده مجلس صحبت کردم که همین یک ورزش از کاشان نرود. اما هر چه تلاش کردیم نشد که تیم کاشان در لیگ برتر بماند. مسئولان این باشگاه ترجیح دادند که در لیگ دسته یک تیم والیبال بدهند. امیدوارم این اتفاق بیفتد و سال بعد کاشان در سوپر لیگ تیم داشته باشد. اما وقتی دیدم کاشان نماینده ای در لیگ برتر ندارد تصمیم گرفتم که به متین ورامین بروم. امکاناتی که این باشگاه دارد خیلی خوب است. مدیریت این باشگاه خوب است و مردم ورامین هم خیلی والیبال دوست هستند. از روز اول تمرینات، ما را تشویق می کردند. آن ها دو سال تیمداری کردند و هر دو سال فینال بودند و سال قبل هم قهرمان ایران و آسیا شدند. نمی دانم در لیگ چندم می شویم. چند تیم خوب در لیگ برتر داریم قطعا در هر مسابقه بهترین مسابقات را ارائه می دهیم. ورامین 50 درصد سال قبل هزینه کرد. ما تیم خوبی داریم و من مطمئن هستم می توانیم با این تیم موفق شویم.
*آرزوی تو در سال 1393 چیست؟
آرزو دارم روزی با تیم شهرم قهرمان لیگ برتر ایران شویم. با تیم ملی ایران هم قهرمان جهان شوم و من هم بهترین بازیکن جهان شوم.
فیلم گفتوگوی ایسنا با امیر غفور را در زیر میبینید
گفت و گو: امیر داود کمالی
فیلم: اسماعیل گلرخ
نویسنده : عادل خدرخوجه | بازدید : 1470 | تاریخ : شنبه 10 آبان 1393 | نظرات : 0 |