خبرگزاری ورزش والیبال : تحلیلی از شیر محمد شیروانی،اول : ماراتن لیگ برتر والیبال ایران پس از کش قوسهای فراوان با قهرمانی متین ورامین به پایان رسید. این تیم که در سال 91 برابر همین تیم کاله بازی را باخت و دوم شد ؛ اما در سال 92 در بازی فینال انتقام سال گذشته را گرفت و بر بام والیبال ایران ایستاد. سال 92 در حقیقت سال شکوفایی و پدیدار شدن بسیاری از پدیده های لیگ برتر والیبال بود.

خبرگزاری ورزش والیبال : تحلیلی از شیر محمد شیروانی،اول : ماراتن لیگ برتر والیبال ایران پس از کش قوسهای فراوان با قهرمانی متین ورامین به پایان رسید. این تیم که در سال 91 برابر همین تیم کاله بازی را باخت و دوم شد ؛ اما در سال 92 در بازی فینال انتقام سال گذشته را گرفت و بر بام والیبال ایران ایستاد. سال 92 در حقیقت سال شکوفایی و پدیدار شدن بسیاری از پدیده های لیگ برتر والیبال بود.



جوانانی که مربیان به آنها اعتماد کرده و با جسارت و شهامت آنان را به میدان فرستاده و صد البته نتایج خیره کننده ای را رقم زدند. در گیم پنجم روز فینال در تیم متین ورامین بازیکن جوانی به نام نصر اصفهانی میاید و تمام توپهای برگشتی را به امتیاز تبدیل می کند. در تیم مقابل یعنی کاله یکی از دست پرورده های باشگاه کاله جوانی به نام میلاد عبادی پور هنر نمایی می کند. ورامینی ها که با ترک مربی قبلی (مصطفی کارخانه) برای اثبات تیمداری خود به کارخانه مخارج هنگفتی را متقبل شدند؛ دانیله بانیولی یار غار ولاسکو را را برای مربیگری به این تیم آوردند.

متین ورامین در عرض 2 سال تیمداری درپیاده کردن افکار خرد جمعی بسیار موفق بود. براستی ایا آنها این قهرمانی و نایب قهرمانی در فصول گذشته را به پای هزینه ای که انجام داده اند باید پزشان را بدهندیا به مدیریت بهینه خود. آنچه کارشناسان و صاحب نظران در مورد تفکرات مدیریتی ورامینی ها می گویند آنها علاوه بر هزینه کارشناسی شده صاحب پشتوانه فکری و ذهنی بسیار خوبی بودند. شاید صاحب باشگاه را کسی نشناسد؛ ولی آنها در قالب باشگاه داری کلیه استانداردها ؛ پارامتر های لازم و رعایت مسائل حرفه ای را به شکل بسار زیبا ترسیم کردند.

مسائلی از قبیل چارت باشگاه انتخاب مدیر عامل؛ هیئت مدیره ؛ کمیته فنی ؛ انضباطی، پکیج اقتصادی باشگاه، سایت باشگاه، ساماندهی تماشاگران، نوع ارتباط و تعامل با اصحاب رسانه و خبرنگاران و حیطه و وظائف هر یک از پازل های یاد شده در باشگاه متین ورامین رو نمایی شد. تفکرات ولاسکو در این تیم مشهود بود. آنجا که وقتی تیم با دریافت ضعیف مواجه می شد چگونه در مقابل سه دفاع حریف باید مقابله بکند. و خیلی مسائل روانی در تیم. اما تیم کاله علیرغم بازیهای فشرده و سنگین قبل از فینال حتی مصدومیت حمزه زرینی نیز در کار این تیم خللی وارد نکردو مبارزه جانانه ای را برابر متین انجام داد.

دوم: والیبال جواهری در بین 12 تیم لیگ برتری رتبه دهم را بدست آورد . اما این در شان والیبال گنبد نیست. این جمله را شاید خیلی از سینه چاکان والیبال در دفعات مختلف بیان نموده اند. ولی برای برون رفت از وضعیت فعلی چه اقداماتی را باید انجام داد تامردم والیبال دوست استان گلستان سرشان را در بین اهالی والیبال بالا بگیرند در حقیقت دکترین والیبال را می خواهیم مورد کنکاش قرار بدهیم . طبق صحبتی که با اقایان کرده ( گزارشگر توانای والیبال ) و جمشید حمیدی ( بزرگ والیبال نویسان در روزنامه شوت) داشتیم متفق القول بودند که والیبال گنبد قبل از هر چیز باید نزد ذهنیت مسئولان استان و شهر گنبد بصورت ورزش اول استان باید جا بیفتد.

در مرحله بعد اقای جواهری به عنوان مدیر باشگاه به افکار و برنامه های افراد کنار دستی خود باید اطمینان داشته باشد. افرادی همانند حاجی نیازی و حاج غفور گوگجلی . وقتی این مسائل در باشگاه حل شد آنوقت میتوان پشتوانه فکری و ذهنی بسیار قوی را در تیم ایجاد کرد.در سیستم باشگاه داری مدرن پازل ها به طور مرتب چیده میشود و هر یک از این پازل ها حیطه و اختیارات خود را تعریف شده میدانند. وقتی این سیستم در تیم اجراء شد میتوان بازیکنان بومی را به گنبد آورد و بسترهای لازم برای بازیکن سازی را در گنبد پیاده کرد در حال حاضر باشگاه جواهری فاقد فاکتور های یاد شده میباشد.

هر دو بزرگوار اعتقاد داشتند که والیبال گنبد احتیاجی به بازیکنان اغیار ندارد موقعی که بازیکنان بومی گنبد در بیرون استان دارند بازی می کنند این استان لزومی ندارد که دستش را برای بازیکنانی که در والیبال محلی از اعراب را ندارند دراز بکند. . اما از ایده های این دو کارشناس بیرون بیاییم و اتفاقات والیبال جواهری گنبد راتاملی بکنیم. در چند سال اخیر والیبال گنبد شده جای بده و بستان. هر کس به هر طریقی می خواهد خود نمایی کند. اکثریت قریب به اتفاق مربیان بومی در حال تخریب یکدیگر هستند .

تا برای خود جا پایی را باز بکنند. مدیر باشگاه به دست اندر کاران خود کمتر در باشگاه بها می دهد. و میرود دنبال روزنه های دیگر. رئیس اداره ورزش و جوانان گنبد در اطاق خود با کسانی که خط و مشی آنان با این اطاق همسو است در مورد والیبال جلسه می گذارد. یعنی اطاق فکر شده جلسه هم نشینان خاص. تماشاگر ما تیم حریف را تشویق می کند. انواع و اقسام توهین ها به بازیکنان و مربی یومی گفته می شود آنوقت چرا والیبال ما باید پیشرفت بکند.ماهیچ یک از پارامتر های باشگاه داری را رعایت نمی کنیم ما جه ابزاری را دست بای محمد قرار دادیم ؛ همیشه تیم در دقیقه نود بسته شده را دادیم دست بای محمد. در بسیاری از چیدمان بازیکنان مدیر باشگاه دخالت مستقیم داشته است .

در حقیقت چی کاشتیم که درو کنیم در حال حاضر هجمه هایی علیه نورانی ( رئیس هیئت والیبتال) میشود که اگر این انتقادها کارشناسی بود مورد قبول جامعه والیبالی میشد قرار گرفت ولی افرادی که در بیرون گود نشسته اند میگند لنگش کن خنده دار است نورانی در سیاستهای مدیریتی خود بین والیبالیستها چه از نظر مذهب ، شهر و دیگر مسائل کوچکترین تفاوتی قائل نمی شود بی انصافی است از تلاشهای او برای ارتقائ والیبال یاد نکنیم ولی نورانی برای پیشبرد اهداف والیبالی استان می تواند از حاجی نیازی و ال جلیل بهره بیشتری بگیرد.

در چند سال اخیر بسترهای لازم برای کار در زیر ساخت ها جایگاه علمی و پشتوانه قوی خود را از دست داده است. کسانی که در امر آموزش برای پایه ها و بزرگسالان فعالیت می کنند توسط هیچ ارگانی حمایت نمی شوند. و البته خود این عزیزان نیز در قالب اینکه بروند و جایگاه و توان علمی خود را بالا ببرند نیز قصوراتی داشته اند. با این وجود ما به حاج رمضان جواهری خدا قوت می گوییم ؛ مردی که چندین سال است والیبال گنبد را ساپورت می کند. مردی که کمتر مورد حمایت قرار گرفته ،نا مهربانیهای زیادی دیده ولی به خاطر والیبال گنبد خم به ابرو نیاورده حالا می گوید من بریده ام .

بیایید دوستان سیاسی و غیر سیاسی . در کنار جواهری و جواهریها باشیم . زیرا جوانان ما احتیاج به این دارند که در ورزشگاهها باشند تا از هجمه کشورهای بیگانه در امان باشند این هجمه کشورهای فرصت طلب از نظر فرهنگی همان مسئله ای است که موجب نگرانی مقام معظم رهبری شده است. و ایشان کار بر مسائل فرهنگی کشور را از اهم موضوعات کشور عنوان نموده است. پس چه بسا مسئولان استان گلستان در راس ان دکتر صادقلو جهت به میدان اوردن سرمایه کذاران در ورزش نقش اول را می تواند ایفا کند.

آقای جواهری خود نیز نیک می داند که با یک میلیا رد نمی توان تیمی را بست که جزء رده های فوقانی جدول قرار بگیرد ولی او دستش تنهاست. پس استاندار دوست داشتنی مان، فرماندار محترم ، اعضاء شورای شهر ؛ بخشدار گنبد ، نماینده محترم مجلس مجلس، رئیس اداره ورزش استان و دیگر مسئولان استان به یاری والیبال بشتابید که دیگر استانها بشدت به تکاپو افتاده اند. اما آقای جواهری در مدیریت باشگاه باید تجدید نظر بکند ، شفاف سازی از بابت بودجه برای بستن تیم را سر لوحه کار خود قرار بدهد.

به تفکرات آقایان حاجی نیازی ، حاج غفور گوگجلی و آقای هاشمی (مدیر پوشاک ارم و اولین مربی مرحوم نوری آزمون) بهای بیشتری بدهد. و دست دلالان را از باشگاه قطع بکند که هر سال باشگاه جواهری نان آور خوبی برای این اقایان شده است. اگر این کارها درست انجام بشود مطمئن باشید دیگر زمین والیبال گنبد محل بازیکنان درجه چند امثال تابش نژاد، سلیمانی ، عزیزی، یار خارجی در نیم فصل اول، سوسن آبادی و دیگر بازیکنان پیوسته به باشگاه جواهری در سالهای گذشته نخواهد بود. سایت باشگاه را داده بودید دست یه بچه ، که کمترین اثر گذاری را در بین والیبالیها داشت.

حالا تعامل با خبرنگاران و اصحاب رسانه و ساماندهی تماشاگران بماند. آنجایی که باید هزینه بکنید انجام نمی دهید ولی مواقعی که نباید هزینه بکنید میایید سر کیسه را شل می کنید. در وضعیت فعلی تیم بستن بدون مربی بدنساز و تمرین دهنده خنده دار است ، نمی خواهیم در سال جدید مته به خشخاش کسی بگذاریم ولی اگر آرزوی آنرا دارییم که والیبال پیشرفت بکند نباید این عوامل به اپیدمی تبدیل شود. عرق و تعصب آقای جواهری بر والیبال ترکمن صحرا بر کسی پوشیده نیست ولی آقای جواهری شما برای این والیبال هزینه می کنید نباید بدون کارشناسی کاری را انجام بدهیید تا خدای نکرده پولتان به جوب ریخته شود.

اما در سال جدید که آقای جواهری تقریبا از تیمداری خسته شده که امیدواریم اینچنین نباشد، دیگر بهانه ای برای مسئولان ما نیست از همین امروز رایزنی با اقای جواهری را شروع کرده و اعضاء محترم شوراء شهر گنبد نیز آستین بالا بزنند. بیاییم بدون هر گونه تصمیم گیریهای چشم بسته در کنار یکدیگر و تحمل و احترام کذاشتن به افکار و برنامه های کسانی که با تصمیم گیریهای ما همخوانی ندارند والیبال را از این وضعیتی که هست نجات بدهیم . اطاق فکری درست بکنیم که همه افکار در آن دخیل باشند. مربیان و بازیکنان به دنبال تخریب یکدیگر نباشند.

به قول اقای قوچان نژاد ( مربی میزان مشهد) مگر بازیکنان و مربیان غیر بومی برای شما تخم مرغ دو زرده میاورند که اینقدرشما آنها را به گنبد میاوریید. برای آوردن بازیکنان بومی تنها جواهری نمی تواند از پس این هزینه ها بر بیاید همکاری دیگر مسئولان نیز لازم است. چند روز پیش که با فرهاد قائمی در باره والیبال هم صحبت شدم میل و رغبت این بازیکن ملی برای پیوستن به والیبال گنبد به طور کاملا واضح در میان صحبتهایش هویدا بود دیگر بازیکنان بومی ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند پس برای تیم بستن وقت تنگ است و آستین بالا بزنیم .

سوم: در پی حاشیه هایی که برای والیبال کشورمان در لیگ سال گذشته در داخل و کنار زمین روی داد. کمیته انضباطی روزهای پر کاری را پشت سر گذاشت. اکثر این حواشی از طرف بازیکنان ملی پوش ما بوده است. این بد اخلاقی در والیبال حالا با چشم پوشی و زیر سبیلی رد کردن برخی ناظرین و داورا ن فدراسیون شدت بیشتری را به خود گرفته است. فدراسیون والیبال برای لیگ امسال از جهت اینکه رد و بدل شدن امتیازان جنبه فنی داشته باشد در تصمیمات خود باید با قاطعیت بیشتری وارد عمل بشود. و این میسر نمی شود مگر در انتخاب ناظرین فدراسیون و چینش داوران تجدید نظر بشود.

ماجرای محمد موسوی نیز در نوع خود جالب میباشد. این بازیکن یک روز قبل از فینال به علت خاموش شدن برق سالن الفاظ نامناسبی را به مسئولان فدراسیون نسبت میدهد، در حال حاظر محمد موسوی تا تشکیل کمیته انضباطی از شرکت در کلیه مسابقات داخلی و خارجی و حتی اردوی تیم ملی ممنوع میباشد. البته محمد موسوی در طول بازیگری خود بازیکن خوش نام و خوش اخلاقی بوده است. امیدواریم فدراسیون والیبال برای مسابقات دسته یک لیگ کشوری تمهیدات تازه ای بیاندیشد تا تیمهای شرکت کننده در این مسابقات از جوانها بیشتر استفاده بکند در حال حاضر رقابتهای لیگ دسته یک محفلی شده برای بازیکنان پا به سن گذاشته و جا مانده از رقابتهای لیگ برتر. .

چهارم: در دنیا و عصر کنونی که همه به دنبال زندگی خود بوده و دیگر صله رحم را رعایت کردن و به همنوعان خود یاری رساندن نقش کمرنگی به خود گرفته ، بیاییم از همین سال جدید و روزهای آغازین سال و جهت تصلی بازماندگان بزرگان ورزش سری به خانواده ، بزرگ مرد والیبال کشور و استانمامان ، پدر والیبال ایران؛ اسطوره و تاریخ والیبال ترکمن صحرا یعنی نوری آزمون سر بزنیم. به خانواده زنده یاد غفور قرینجیک خدا قوت بگوییم ، در یک وجبیمان پادشاه توپ و توریعنی نوری همتی نفس می کشد و کسی از حال و روز او خبر ندارد سری بزنیم ، برویم به منزل ابراهیم چابکیان که مدتی از نظر روحی بشدت بهم ریخته بود، عزیزان زمین والیبال ابراهیم چابکیان را می طلبد.عیادت از خانواده این عزیزان جز عمل صالح نام دیگری را نمی توان روی آن گذاشت.

پنجم: با توجه به جابه جایی فرمانداران اکثر شهرهای استان از دکتر صادقلوو وزیر ورزش کشور که با چالش های استان به خوبی اشناهستند تقاضا دارییم برای تغییر افکار مدیریتی در اداره ورزش و جوانان فکر عاجلی بکند. امروزه ورزش در سطح دنیا تبدیل به اقتصاد ، علم و تخصص ، تجارت شده است. دیگر کمتر کشوری را میتوان سراغ گرفت که به مقوله ورزش نگاه تخصصی نداشته باشد. ورزش برای جلوگیری از فساد اجتماعی ابزار بسیار مناسبی می باشد. در جای جای کشورمان سیاست تمام مدیران عوض اینکه پاتوق جوانها مراکز قلیان کشی باشد ، با کشاندن کسانی که برای ورزش می خواهند هزینه بکنند و حمایت همه جانبه از آنها سرمایه های کشورمان از نونهالان گرفته تا بزرگسا لان را به زمینهای ورزشی سوق میدهند.

استان گلستان با توجه به پتانسیل و ظرفیت بی نظیر خود در کشور میتواند در عرصه های داخلی و بین المللی افتخارات شگرفی را کسب بکند. به شرط اینکه تفکر و مدیریت ورزش استان گام بسوی ورزش علمی در استفاده از مشاورانی که تخصص و تجربه در ورزش و اقتصاد داشته باشند همراه باشد. نگاهی کارشناسانه به ورزش استان چه در زمینه سخت افزاری و نرم افزاری ، نتایج نمایندگان ما در لیگ های برتر کشور ؛ جذب اسپانسر ، میزان رضایتمندی خبرگان ، اصحاب رسانه از وضعیت ورزش استان می تواند گویای همه چیز باشد.اینکه آقای پاشا در برنامه تلویزیونی می گوید که ما با اکثر سرمایه گذاران ، مدیران شرکت ها و بانکها برای ورود به ورزش رایزنی کرده ولی نتیجه ای نگرفتیم، نمی تواند دل علاقمندان به ورزش را سیراب بکند.

مثالی در این مورد می زنیم. روزی اقای کفاشیان ( رئیس فدراسیون فوتبال) برای صحبت با یکی از بازاریان با تعیین وقت قبلی وارد دفتر او می شود. مدیر کارخانه در بدو سخنانش با شعف زاید الوصفی می گوید که دکتر دادکان به فوتبال اومده من حاضرم اگر دادکان بیاید هزینه برای فوتبال انجام بدم. اقای کفاشیان هنوز مذاکره نکرده آن دفتر را به همراء معاونین خود ترک می کند. به نظر دلسوختگان ورزش مدیری می تواند موفق باشد که زیر مجمو عه های خود را بر اساس دانش ، تخصص و تجربه کسانی که می توانند اسپانسر بیاورند گزینش شود اگر می خواهیم عمق فاجعه را بگوییم از اینجا شروع بکنیم که اکثریت قهرمانان والیبال ساحلی کشورمان از استان گلستان می باشد ، ولی با توجه به اینکه در استان گلستان سرمایه گذاری پیدا نمی شود دیگر استانها دست پیش از ما میگیرند و با قهرمانان ما برای خود آبرو داری می کنند.

فوتبال نمایندگان در لیگ های کشوری ما در سالهای گذشته ( نمایندگانی از بندر ترکمن ، اق قلا ، گنبد ) یکی پس از دیگری به علت عدم حمایت کافی از گردونه رقابتها حذف شدند. شما نگاه بکنید به ورزش گنبد که یه زمیت استاندارد ندارد. رئیس هیئت والیبال بندر ترکمن در عرض یک سال دو بار به علت همسو نبودن با سیاستهای رئیس اداره ورزش و جوانان بندر ترکمن عوض می شود. حتی والیبال بندر ترکمن که به رقابتهای دسته یک والیبال کشوری راه یافته بود به علت نبود سرمایه گذار در این رقابتها شرکت نمی کند.

حالا بماند کسانی که می خواستند برای ورزش این شهر ( بندر ترکمن) اندکی هزینه بکنند نیز از سیاستهای نا کارشناسی شده دل و دماغی برایشان نمانده و صحنه را ترک کرده اند. در آق قلا خلیل ال جلیل بعد از بیست سال مدیریت در والیبال و تیمداری و اینکه خیلی از جوانان بومی این استان از باشگاه والیبال جیحون اگزوز به بازیکن تبدیل شده اند ، کسی دیگر سراغ این مرد دوست داشتنی را نمی گیرد. میتوانستند از تجربه و مدیریت ال جلیل دربسیاری از بن بستهای والیبال استفاده بکنند ولی چه سود که اطاق بساری از معاونین ورزش استان تبدیل به اطاق همفکران خاص شده است.

جواد عزیزی بعد از بیست و اندی سال هزینه برای فوتبال گنبد خسته و بریده از این همه افکار ضد فوتبالی صحنه را ترک می کند حالا پیدا کنید پرتقال فروش را که روز به روز از آمار اسپانسرها کم می شود. آقای استاندار این ورزش به خون و تفکر تازه ای احتیاج دارد.

ششم: تیم فولاد عظیمی عنوان چهارمی لیگ دسته یک باشگاههای کشور را بدست آورد تا عملا شانس خود را برای حضور در رقابتهای لیگ برتر از دست بدهد. بعد از اینکه مهندس علیپور این تیم را واگذار کرد. این تیم همه جوره حاشیه را به خود دید. افراد شناخته شده والیبال در گام اول طوماری علیه مجید ازمون ( مربی قبلی ) نوشته پای این برگه را نیز بازیکنان امضاء می کنند. و مجید ازمون را برکنار می کنند.در طوماری دیگر گردانندگان این کارها برگه ای را نوشته دال بر حمایت از محمدی ( مدیر هاوش) و بر علیه عظیمی .

مربی بعدی عظیم جزیده هر چند روز مصاحبه می کند یه روز می گوید ما هفتاد در صد قرار دادهایمان را گرفته ایم صباحی دیگر می گوید ما 30%قرار دادمان را گرفته ایم . بار دیگر طی مصاحبه ای از عدم حمایت شوراء شهر گله می کند اما در مصاحبه بعدی از حمایت کلیه مسئولین می گوید . برای بار دیگر از نبود نظم در باشگاه جواهری سخن به میان میاورد. و بعد از اخراج از تیم ، مالک باشگاه را به بیسوادی متهم می کند نکته جالب اینکه خروجی اکثر این مصاحبه ها از خبرگزاری ایرنا می باشد.

اما کاش عظیم با این مصاحبه های آبکی به بیراهه نمی رفت. کلیه بازیکنانمان و زحمتکشان والیبال را بواسطه خدمات ارزشمندشان دوست دارییم . خدای ناکرده نمی خواهیم بی احترامی بکنیم، ولی اقای جزیده برکناری شما نمی تواند نام اسطوره کشی را به خود بگیرد. لقب اسطوره را مردم به قهرمانان خود با خلوص پاک به او می دهند. اسطوره های ما پوریای ولی، غلامرضا تختی، ناصر حجازی ، و نوری آزمون می باشد. همیشه این نبوده که هر کسی از باشگاه اخراج شد خود را اسطوره بنامد. برای اسطوره شدن ایتم های متفاوتی را در نظر می گیرند.

ورزشکاری که در اوج قهرمانی منش پهلوانی راپیشه کند. و در قلبهای مردم رسوخ بکند نامش به عنوان اسطوره سینه به سینه منتقل می شود. اسطوره یعنی مردانگی ، افتادگی، منش پهلوانی ، یعنی کسی که بخشی از قرارداد خود را به هم تیمی های ضعیف خود اعطاء نماید. بهتر است جزیده در افکار مدیریتی حداقل در مشاوره های خود با آدمها تجدید نظر بکند. اینکه بگوید تیم با 250 میلیون بسته شده یا مالک باشگاه را به بیسوادی در ورزش خطاب بکند کار غیر حرفه ای میباشد.

اقای جزیده مگه شما قبل از همکاری با تیم فولاد عظیمی از سواد مالک و بودجه باشگاه خبر نداشتید. این همه هجمه غیر منصفانه برای چی؟ اگر اقای عظیمی همین 250 میلیون تومان را صرف کارهای اقتصادی خود میکرد فکر می کنید این همه عذاب می کشید. پس عظیم جزیده باور کنید خشت اول را کج گذاشتید.

اما ایپزود آخر :اما سکانس آخر مربوط می شود به اینکه به عنوان عضو کوچکی از جامعه خبرنگاری سال نو را به کلیه همکاران مطبوعاتی ، اصحاب و رسانه و عزیزانی که در سایتهای مختلف همواره کمک حال ورزش بوده اند و هم استانیهای ورزشدوست تبریک بگویم. امیدوارم در سال جدید ورزش ما همراه با تفکرات جدید و گام بسوی علمی کردن ورزش مردم بیشتری را به میادین ورزشی بکشاند.