در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! تعداد بازدید : 2229
|
|||
haft ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! این متن رو بعد از قطعی شدن جدایی ولاسکو نوشتم برای دل خودم...خوشحالم که یه قسمت از آرزوم برآورده شد...امیدوارم با پیروزی مقابل آرژانتین آرزوم بطور کامل برآورده شه امروز 26بهمن1392 دیروز جمعه خولیو ولاسکو اومد تهران. اومد برای خداحافظی..اومد تا تیمی رو که بزرگش کرده ترک کنه و به کشورش برگرده تا سرمربی تیم ملی آرژانتین بشه ،چیزی که همیشه آرزوشو داشته و الان تو این موقعیت حساس داره به آرزوش می رسه. درست وقتی که تیم ما داره بزرگ میشه ،داره غولکش میشه،داره یاد میگیره که چطور شخصیت یک تیم جهانی رو داشته باشه... ولاسکو وقتی اومد که ما واقعا به یک نام بزرگ احتیاج داشتیم. اومد و قول داد که مارو به بهترین جاها میرسونه و بقولش عمل کرد:قهرمانی در جام ملت های آسیا ،راهیابی به لیگ جهانی برای اولین بار در تاریخ والیبال ایران،رسیدن به یک قدمی المپیک لندن، جایی که ما تنها با یک اختلاف امتیاز کمتر نسبت به استرالیا در عین شایستگی از رسیدن به مسابقات بازموندیم،حضور درخور توجه در مسابقات بین قاره ای ،شکست غولهای دنیای والیبال ازجمله ایتالیا،کوبا،آلمان،لهستان،صربستان،آمریکا وآرژانتین.آرژانتین زادگاه مردی که ما با اون به همه ی این افتخارات دست پیدا کردیم.مردی که به ما یاد داد چطور بزرگی کنیم در والیبال. در تمام بازی ها از جون مایه می ذاشت.هنوز شادیش بعد از بردن ایتالیا رو در ذهن داریم،سرازپا نمیشناخت..مردی که مارو قهرمان کرددر آسیا در حالی که فقط یک ست رو از دست داده بودیم.... اون حالا به تهران برگشته تا بگه قلبش همیشه با ماست تا بگه هیچوقت مارو رها نمیکنه و همیشه ب عنوان مشاور در کنار تیم خواهد بود.تابگه به شاگردانی که پرورش داده ،به امیر غفور جوان و فرهاد قائمی پر انرژی به محمد موسوی استوار به حمزه زرینی غیور به شهرام محموی مستعد به رحمان داوودی به کاپیتان سعید معروف باتجربه به مهدی مهدوی به علیرضا مباشری به آرمین تشکری به عادل غلامی قدرتمند و به فرهاد ظریف بی نظیر افتخار می کنه. شاید اون روزی که فرهادظریف برای خداحافظیش از تیم ملی در غوش ولاسکو گریه می کرد اصلا فکر نمی کرد که تیم ملی دیگه هیچوقت ولاسکو رو روی نیمکتش نمی بینه و بعد ازاون نوبت ولاسکوس که خداحافظی کنه. میدونم تو دنیای ورزش هر قراردادی روزی به پایان می رسه اما برای ما ولاسکو تنها یک مربی نبود کسی بود که به ما اجازه دادبه خاطر تیممون سرمون رو بالا بگیریم،به ما اجازه داد که از دیدن تک تک بازی هاشون لذت ببریم(به من اجازه داد تا به جای حرف های کسل کننده استاد پاتو با خیال راحت بشینم پای تلویزیون وبازی با آمریکا رو ببینم،باز ای که 3-2 بردیم و چه جیغ هایی زدیم،اجازه داد صبح امتحان ایمنی ساعت پنج صبح پاشم و بجای باز کردن کتاب ،تلویزیون رو روشن کنم وبازی با کوبا رو ببینم...هیچوقت یادم نمیره که باز ی به ست پنجم کشیده شد و من مجبور شدم که بخاطر امتحانم برم دانشگاه،توی دانشگاه بودم که رضوان{دخترخالم}منوصدازدکه:دوستم همین الان از رادیو اتوبوس شنیده که ما بردیم .و من نمیدونستم چطور باید تو حیاط دانشگاه خودموکنترل کنم؟!! وشب بازی با ایتالیا بعد از اون برد بی نظیر واقعا سرمست بودم،دوست داشتم از خوونه بزنم بیرون،بدوم و داد بزنمو از همشون تشکر کنم..) اما حالا ازت تشکر می کنم با وجود اینکه از رفتنت ناراحتم..از تو هم ناراحتم..نباید الان مارو ول می کردی.باید می موندی وثمره کارهات رو درو می کردی . ما دوست داشتیم صعود به المپیک رو با تو جشن بگیریم.بچه ها به تو عادت کردن گفتم که فقط مربیه ما نبودی تو پدر والیبال ما بودی!یه پدر فرزندانش رو تو مواقع حساس ترک نمی کنه!هرچند که تو هم حق داری به آرزوهات برسی ،پس در کشورت خوش باش... حالا یه آرزو به آرزو هام اضافه شده.اینکه تو یه دیدار مهم بخوریم به تیم کشورت،آرژانتین،و اونجا تو سه ست شکستتون بدیم تا باز هم به شاگردانت افتخار کنی و مطمئن شی که سه سال از عمرت رو بیخود اینجا حروم نکردی.تا ته دلت خوشحال شی که بچه های تو تونستن پدرپیرشون رو شکست بدن. و بدون ما اون روز رحم نمی کنیم،منتظر باش... . میدونم هنوز برای گذاشتن این پست زوده..اما هیجان دیدار با آرژانتین.... یاعلی بگووو...حماسه ای به پاکن دوباره غرش شیران ایران در قهرمانی جهان پیش به سوی پیروزی های جدید ...به یاد حسین معدنی عزیز |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:29 |
|
![]() |
20 کاربر از haft به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
|
mortaza ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
پاسخ 1 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! واقعا عالی بودو بی نظیر خیلی خیلی عالی بود من اصا تشکر نمی نویسم ولی بخاطر متن تو مجبور شدم بنویسم متشکرم از این متن زیبا لبم هنوز هم هنوز به حسرت است و ارزو
بیا که این حدیث را به سر برد لب و دلم |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:39 |
|
![]() |
7 کاربر از mortaza به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: |
mortaza ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
پاسخ 5 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! فقط کاش میزاشتیش تو قسمت انشا که زیاد شلوغ نیست تا هر وقت که خواستم باز دوباره راحت پیداش کنم لبم هنوز هم هنوز به حسرت است و ارزو
بیا که این حدیث را به سر برد لب و دلم |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:42 |
|
![]() |
4 کاربر از mortaza به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: |
haft ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
پاسخ 6 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! ممنون آقا مرتضی...شرمنده می کنین...من از شما متشکرم که وقت گذاشتین و خوندین...حرفیه که از دل بر اومده.. مطمئنم این تنها آرزوی من نیس،آرزوی هممونه...آرزوی یه ملته... باز هم سپاس یاعلی بگووو...حماسه ای به پاکن دوباره غرش شیران ایران در قهرمانی جهان پیش به سوی پیروزی های جدید ...به یاد حسین معدنی عزیز |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:43 |
|
haft ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
پاسخ 7 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!!نقل قول از mortazaاووه معذرت می خوام...من بخاطر امتحانات و سفرم یه مدت از فروم دور بودم نمیدونستم یه همچین قسمتی هم اضافه شده.یا اگه بوده دقت نکردم... یاعلی بگووو...حماسه ای به پاکن دوباره غرش شیران ایران در قهرمانی جهان پیش به سوی پیروزی های جدید ...به یاد حسین معدنی عزیز |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:46 |
|
mortaza ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
پاسخ 8 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! اصا اینکه از دل بر اومده توش موج میزنه یعنی ته احساس بودا لبم هنوز هم هنوز به حسرت است و ارزو
بیا که این حدیث را به سر برد لب و دلم |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:47 |
|
adelkhoje ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
پاسخ 9 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! منتقل شد به بخش انشا متشکر از شما دوست عزیز ![]() ![]() |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:53 |
|
پاسخ 10 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! خیلی عالی بود خیلی متشکرم |
|||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:54 |
|
shiva5 ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
پاسخ 11 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! دقیقا ............ شیره ایران ! ![]() |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 11:57 |
|
babak007 ![]() ![]() ![]() |
پاسخ 12 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! عالی بووود |
||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 12:06 |
|
پاسخ 13 : در آستانه دیدار با آرژانتین و رویارویی با خولیو!! بسیار زیبا بود.مرسی به امید پیروزی برابر آرژانتین چه بازی ببینیم ما پنجشنبه معرفی کتاب...هفته چهارم
مادرم را به تو میسپارم...شین کیونگ سوک...علی اکبر قاضی زاده کتاب از جایی شروع میشه که مادر یک خانواده گم میشه و اعضای خانواده همزمان با جستجو برای پیدا کردنش نقشی که مادر همه این سالها در زندگیشون داشت و فراموش کرده بودند رو به یاد میارند.مادری که به ظاهر عضو فراموش شده خانواده بود ولی در عمل خورشید حیات بخش خانه بود و بچه ها چه دیر ارزش حضور مادر و نقشی که در رسیدن به موفقیتهای امروزشون داشت رو متوجه شدند. این کتاب تلنگریه برای اینکه در سالیان دورتر حسرت روزهایی که توی غفلت گذروندیم رو نخوریم. 10000توما |
|||
دوشنبه 17 شهریور 1393 - 12:12 |
|
![]() |
1 کاربر از |
به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: